«عباس هاشمی» قاری بینالمللی قرآن کریم و نفر اول بیستوهفتمین دوره مسابقات بینالمللی جمهوری اسلامی ایران حافظ کل قرآن کریم شد.پیش از این قاریانی چون «کریم منصوری»، «مهدی صیافزاده»، «حامد شاکرنژاد» و «منصور قصریزاده» کل قرآن کریم را حفظ کردهاند.به منظور اطلاع از دلایل گرایش هاشمی به حفظ کل قرآن کریم دقایقی را با وی به گفتوگو نشستیم.
ابتدا کمی از خود بگویید؟
«عباس هاشمی» هستم، متولد 1359 بوشهر، تحصیلات را تا مقطع کارشناسی رشته مهندسی عمران ادامه دادم و در حال حاضر به عنوان دبیر در آموزش و پرورش مشغول تدریس هستم.
متأهل هستید؟
بله من متأهل و صاحب یک فرزند به نام «علی» هستم.
حفظ قرآن را با توصیه پدرم و با سوره «حج» آغاز کردم
شما قاری قرآن بینالمللی قرآن هستید چه شد به حفظ علاقهمند شدید؟
از روزی که کار تلاوت قرآن کریم را آغاز کردم پدرم همواره به من تأکید داشت که باید به حفظ قرآن بپردازی. حتی به یاد دارم سال 1370 در بوشهر مسابقهای با موضوع حفظ سوره مبارکه «حج» برگزار میشد و پدرم من را برای حضور در این مسابقه ثبتنام کرد. آن زمان من سوره «حج» را در برگهای نوشته بودم و هر روز به کنار ساحل خلیج فارس میرفتم و قدمزنان به حفظ قرآن کریم مشغول میشدم و همچنین در آن سال در مسابقه حفظ سوره «حج» فقط دو نفر شرکت کردند که من دوم شدم.توصیههای پدرم به حفظ قرآن به این جا ختم نشد و وی مدام به من توصیه میکرد که قرآن را حفظ کنم و این توصیهها پس از کسب عنوان بینالمللی بیشتر شد.
استاد بسیونی در سال ۱۳۳۰ ه.ش. در کشور مصر به دنیا آمد و با کمک پدر از کودکی به آموزش علوم قرآنی پرداخت . او در سن ده سالگی حافظ قرآن شد . سرانجام پس از آموزش ابتدایی وارد دانشگاه الازهر شده در دانشکده علوم دین به تحصیل پرداخت و پس از فارغ التحصیل شدن در همان جا به تدریس علوم دینی همت گماشت . استاد بسیونی از همان سن ۱۲ سالگی قرائت و تلاوت قرآن را در مجالس و محافل آغاز کرد . او در سن ۲۴ سالگی وارد صدا و سیمای کشور مصر شده و اکنون حدود ۱۳ سال است که در دانشگاه الازهر به تدریس اشتغال دارد .ایشان در سخنان خویش به این نکته اشاره داشتند که قاریان ایرانی از حیث تلاوت قرآن بسیار زیبا تلاوت می کنند اما نکته ای که مورد توجه قرار دهند این است که در راستای تمرینات خویش از حفظ قرآن نیز غفلت نورزند . استاد همچنین در سخنان خویش به قاریان قرآن توصیه کردند از نکاتی که برای صوت شخص مضر می باشد پرهیز کنند . از جمله این نکات چیز های بسیار گرم و بسیار سرد است . همچون نوشابه سرد در روزهای تابستان یا منتقل شدن به صورت ناگهانی از یک مکان سرد به یک مکان گرم .ایشان در رابطه با استفاده موسیقی در قرآن عقیده داشتند که باید بر طبق معانی از موسیقی مشابه معنا استفاده کرد . فی المثل در آیات وعید دستگاه صبا مناسب است . زیرا این دستگاه با حزن همراه می باشد و این حزن باعث می شود که مستمع در صورت گناهکار بودن از خوف و عذاب الهی اشک بریزد . یعنی میان آهنگ قرآن و معانی هماهنگی و تناسب ایجاد کند . البته چنین مسئله ای در رابطه با تمام دستگاه های قرآنی صدق می کند .استاد می گوید : « اسامی این دستگاه ها بر اساس تناسب با صدای قاری از لحاظ طبقات صوتی فرق دارد . بنابر این قاری کسی است که بتواند پس از شناخت خوب و دقیق دستگاه ها آن ها را به نحوی صحیح وحکیمانه در جای خود ارائه نماید و این طبیعتاً به وضعیت روحی افراد بستگی دارد . اجرای این دستگاه ها باید به گونه ای باشد که اگر قاری در یک دستگاه معینی به تلاوت پرداخت مستمع خسته نشود و حتی اشتیاق آن داشته باشد که یک بار دیگر بدان گوش فرا دهد . چنین امری طبیعتاً مستلزم تلاش و وقت زیادی است . باید به گونه ای عمل کرد که قاری وضعیت خود را سنجیده و سپس مطابق با آن در طبقات بالا به تلاوت بپردازد . قاری باید چنان تلاوت کند که اگر در یک دستگاه به تلاوت بپردازد تنوع و نظم خاص را در آن دستگاه رعایت کند » .
ادامه مطلب ...
پس از رحلت استاد فقید شیخ احمد نداء با وجود آن که بسیاری به منصّه ظهور نشستند اما هیچ یک را توانایی آن نبود که رسالت شیخ را در این مسیر به انجام رساند . در این زمان مردی گندمگون و کوتاه قد به نام « شیخ علی محمود » در این میدان مطرح شد . کسی که پس از شیخ احمد نداء ، تنها فردی بود که توانست رسالت و طریقه شیخ را ادامه دهد . او در یکی محله های تنگ عبّاسیه در میان خانواده ای ثروتمند پا به عرصه وجود گذاشت و حادثه ای خانواده را برآن داشت تا او را به مکتب خانه فرستد تا قرآن را حفظ کند . پس از گذر ایامی چند ، شیخ موسیقی شرقی را آموخته در آن تبحّر یافت . از این رو به خواندن قصاید و ابتهالات دینی پرداخت و چنان الحان و نغماتی را در این قصاید به کار برد ، که عقل ها را از سر به در کرده ، به آنان شادی و نشاطی وصف ناشدنی می بخشید و شاید بتوان گفت که بسیاری قصاید دینی را که امروزه در محافل و مجالس می شنویم همه از نغمات زیبای اوست . بیشتر آنان که به سرودن این قصاید پرداخته اند بر همین اسلوب و فنون عمل کرده ، در چهار چوب مکتب او پرورش یافته اند . شگفت آنکه عموم از این نکته غافلند و شاید هرگز در اذهان چنین اندیشه ای رسوخ نکرده باشد که آهنگ ها و نغماتی را که محمد عبد الوهاب ، موسیقی دان بزرگ عرب ، ساخته مبتنی بر نظرات و آراء شیخ علی محمود بوده است ؛ چرا که تمامی این آهنگ ها و الحان پیش از آنکه در رادیو به سمع مردم برسد بر او عرضه شده است . شیخ علی محمود با وجود آنکه مردی نابینا بود ، در این طریق تا آنجا پیش رفت که به عنوان یکی از نوابغ زمان مطرح گردید . او از دوستان سید درویش بود و هرگاه که به سرودن قصیده « بدر تجلی فی الافق » می پرداخت ، و آن را به آواز می خواند سید از استماع صدای او به شدت می گریست . زمانی که از او خواسته شد که پیرامون شخصیت شیخ محمود سخن بگوید ، بیدرنگ او را نابغه ای عظیم خواند و اظهار داشت که سرآمد تمامی ملحّنین و نوازندگان است . صوت زیبای شیخ علی محمود همواره نوازنده دل و جان مستمعین بود. صوتی که هیچ گاه به جهت آن اجر و مزدی طلب نمی کرد . با این وجود منزلش مامن اهل فن و ادبا و بزرگان زمان بود. او از برترین پیش کسوت ترین قاریان می باشد . استاد در سرودن قصاید ، دارای شیوه خاص خویش بود ؛ همان شیوه ای که دو تن از مشاهیر بزرگ مصر در سایه آن پرورش یافتند و پس از استادشان از بزرگترین علمای فن شدند .« شیخ طه الفشنی » یکی از اساتید برجسته ای است که در فن تواشیح خوانی و سرودن قصاید شهرت چشمگیری یافت . کسی که عاشقان قرآن و حضرت رسول و خواندان مطهرش بارها و بارها مدایح و تواشیحات زیبای او را استماع کرده اند .
ادامه مطلب ...
«جعفر فردی»، قاری بینالمللی که رتبه نخست سی و ششمین دوره مسابقات
کشوری قرآن در بخش قرائت را نیز از آن خود کرده است به عنوان نماینده
کشورمان در سی و یکمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن جمهوری اسلامی ایران
حضور خواهد یافت تا به لطف خداوند متعال، نفر اول این دوره از رقابتها شده
و نام جمهوری اسلامی ایران را به عنوان کشوری که برترین قاریان را دارد،
همچنان حفظ کند. در این گزارش پای صحبت این قاری بینالمللی نشستهایم تا
از آغاز انس او با قرآن و روزهایی که برای رسیدن به مسابقات بینالمللی
قرآن جمهوری اسلامی ایران پشت سر گذاشته بشنویم.
سفر به سرزمین وحی در آغاز جوانی
«حج» را شیرینترین هدیهای میداند که تاکنون گرفته است؛ آن سال که خدمت مقام معظم رهبری نیز تلاوت داشت به او گفته بودند که برای شما دو برادر، یک سهمیه حج در نظر گرفته شده است، خودتان انتخاب کنید کدام یک بروید که «حسین» برادر بزرگتر گفته بود «جعفر» برود و جعفر هم گفته بود نه حسین برود. هر دو برای سفر به سرزمین وحی انتخاب شده بودند اما مسئولان شورای عالی قرآن گفته بودند یکی از شما میتوانید، بروید تا عکسالعمل آنها را ببینند. قسمت شد و دو برادر با هم به سفر حج رفتند، سفری که جعفر فردی آن را بسیار لذتبخش توصیف میکند.
سفر به سرزمین وحی را سال 82 و در سن 22 سالگی تجربه کرده است، اما شروع فعالیتهای قرآنی او از سال 68 بود. در سال 68 که هشت سال بیشتر نداشت حسین فردی، قاری بینالمللی قرآن و رضا فردی که هر دو از او بزرگتر بودند فعالیتهای قرآنی زیادی داشته و در جلسات قرآنی متعدد شرکت میکردند. برادرش رضا به او گفت که دوست داری قرائت قرآن را یاد بگیری؟ او که در آن زمان، دوران کودکی خود را پشت سر میگذاشت و تا حدودی هم بازیگوش بود، گفته بود بله و برادر بزرگش، همانجا سوره حمد را به او یاد داد. پس از آن دست او را گرفت و برد به جلسه قرآن استاد سعیدیان که شبهای جمعه هر هفته برگزار میشد؛ از همانجا بود که قرائت قرآن را آغاز کرد. جلسات قرآن استاد سعیدیان برای او بسیار روحانی و پُربار بود.
ادامه مطلب ...
در راه بازگشت به خانه از هیئتی که هر شب برای عزاداری اباعبدالله
الحسین(ع) میرفت، بود که صدای قرائت قرآن از بلندگوی یکی از تکیههای امام
حسین(ع) نظر او را جلب کرد؛ قرائت قرآن در آن وقت شب به نظرش جالب آمد.
صدای قرائت قرآن از بلندگوی تکیهای میآمد که به مناسبت دهه اول ماه محرم
سر کوچهشان زده بودند؛ در آن زمان که 11 سال بیشتر نداشت، خواست یک سرکی
بکشد و ببیند که در این تکیه چه خبر است.
رفت و دید که عزاداران امام حسین(ع) به دور هم حلقهای را تشکیل دادهاند
و هر کدام هم یک رحل قرآن در مقابل خود گذاشتهاند. یک آقایی هم بالای
جلسه به عنوان معلم نشسته است. همانطور که گوش به نوای قرائت قرآن سپرده
بود با خود گفت: «خوب من هم بروم و بنشینم» نشستن همانا و جذب قرآن شدن
همانا...
یادگیری نکات اولیه قرائت و تجوید در جلسات قرآن «علیاکبر توپچی»
از آن پس تا پایان دهه اول محرم هر شب سر موعد به تکیهای که جلسه قرآن با
معلمی «علیاکبر توپچی» در آن برگزار میشد سر میزد، تا اینکه با جمع شدن
تکیه امام حسین(ع)، این جلسه قرآن نیز به جلسات هفتگی که هر شب در منزل
یکی از افراد برگزار میشد تبدیل شد؛ طی یک سالی که در آن جلسات هفتگی قرآن
شرکت میکرد، نکات اولیه قرائت و مباحث مربوط به تجوید را آموخت و به
واسطه «علیاکبر توپچی» نخستین استاد قرآنی خود، با جلسه قرآن استاد
سیدمحسن خدامحسینی آشنا شد.
مهدی قرهشیخلو که با شرکت در جلسات قرآن استاد خدامحسینی، کار قرائت را
تخصصیتر آغاز کرد، درباره شروع فعالیتهای خود در حوزه قرائت قرآن
میگوید: زمانی که به قرائت قرآن علاقهمند شدم هیچ زمینه قبلی نداشتم؛ با
این حال وقتی که در جلسات قرآنی شرکت میکردم، علاقهام روز به روز بیشتر
میشد؛ هم به جهت آن فضایی که در سالهای اولیه انقلاب بر کشور حاکم بود و
هم به جهت توانایی که اساتید قرآن طی آن سالها در جذب مخاطبان داشتند.
همچنین زمانی که خانوادهام پیشرفت من را در حوزه قرآن دیدند شروع به تشویق
کردند و همه این مسائل دست به دست هم داد تا قرائت قرآن را به شکل تخصصی
دنبال کنم.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)،در سال 1952 میلادی/1331 شمسی، در روستای «نخاس» از توابع شهر «زقازیق» در
استان شرقی مصر به دنیا میآید و در خانوادهای قرآنی رشد و تربیت
مییابد، پدرش «محمد ابوالعلا» تنها فردی بود که در روستا توانسته بود کل
قرآن کریم را حفظ کند و این افتخاری بود که بعدها قاری قرآن شدن و گام
نهادن در وادی افتخارآمیز قرائت قرآن را برای این ستاره آسمان قرائت سبب
شد.
محمداللیثی، تحت تعلیم پدر خود شروع به حفظ قرآن کریم میکند و به یاری
پروردگار و به مدد استعداد و هوش بسیار خوب خود در سن سه سالگی کل قرآن
کریم را حفظ میکند و خیلی زود پا در جای پای پدر میگذارد.
گام نهادن در مسیر یادگیری فنون تلاوت
حفظ قرآن کریم باعث دست برداشتن این نابغه قرآنی از پرداختن به سایر هنرهای قرآنی نمیشود و سه سال از سهسالگیاش (که قرآن را حفظ کرده بود) نمیگذرد که فنون تلاوت قرآن کریم را نزد پدرش به طور کامل فرا میگیرد، این استاد برجسته قرآن به این راضی نمیشود و با مراجعه به بعضی از قاریان بزرگ در آن زمان علم اختلاف قرائات را نیز میآموزد تا اگر شکی برای نابغه نامیدن وی تا آن زمان وجود داشته است، برطرف شود، از آن زمان به بعد است که وی تلاوت قرآن را در محافل و مراسمهای مختلفی که داخل روستا برگزار میشود، آغاز میکند.
ادامه مطلب ...
«محمد زکى یوسف» مشهور به شیخ «کاملیوسف البهتیمی» در سال 1922 میلادی در منطقه بهتیم القلیوبیه مصر به دنیا آمد. وی تلاوت قرآن را نزد شیخ «محمد محمدالصیفی» فرا گرفت و در سال 1953 به جمع قاریان رادیوی مصر پیوست.یوسف در حالی که در آن زمان کمسالترین قاری قرآن رادیو بود تلاوتش با استقبال بالای علاقهمندان مواجه میشد.
وی در سالی به رادیو مصر پیوست که شیخ «محمد صدیق منشاوی» هم وارد رادیو شد و در سالی چشم از جهان فروبست که منشاوی به دورد حیات گفت.شیخ کامل یوسف البهتیمی در روز دوم ژوئن 1969 میلادی در گذشت.
براى این جوان علاقه مند به کتاب خدا که به چیز دیگرى به جاى آن راضى نمىشد آغاز سخت و دشوارى وجود داشت ، استاد طبلاوى از خاطرات فراموش ناشدنى خود مىگوید: (( … پدرم با تضرع و زارى به سوى آسمان روى کرده و پیوسته دعا مىکرد که خداوند به او فرزندى عطا کند تا او را وقف کتاب آسمانى قرآن کریم نماید و از اهل قرآن و رجال دینى شود ، خداوند هم دعوت او را بى استجابت رها نکرد و او را صاحب تنها فرزندش (محمد) ساخت. پدرم با تولد من بسیار مسرور شد سرورى که در طول عمرش مثل آن را تجربه نکرده بود ، خوشحالى پدرم تنها به خاطر این نبود که داراى فرزندى شده است بلکه به این جهت که فرزندى از جرگه حافظان قرآن کریم را صاحب گشته است ، چرا که پدرم به این موضوع یقین داشت که قرآن تاج پر افتخارى است که هر کس آن را به سر بگذارد بسیار شکوه مند خواهد شد ، و این نعمت بزرگى که خداوند بر من منت نهاده و به من ارزانى داشته مرا وا مى داردکه روز و شب به درگاه او دعا کنم که این عمل جلیل را از حسنات پدرم قرار دهد و نیز قرآن کریم را به مصداق آیه 28 ازسوره حدید، براى او نورى قرار دهد که روشن گر راه او باشد، این دعا را به این خاطر مىکنم که [الدال على الخیر کفاعله] و پدر من هم با اصرار و صبر فراوان و کمک ها و مساعدت هاى بى شمارى که براى من داشت و همه کار مى کرد تا من براى حفظ قرآن فراغت لازم را داشته باشم در واقع کار خیرى انجام داد .))این جوان با استعداد در حفظ قرآن کریم به طور کامل همراه با احکام آن حتى لحظه اى هم سستى به خرج نداد و پیوسته با التزام و انتظام شدید به آموزشگاه مى رفت و در هر ماه کل قرآن را مرور مى کرد .
استاد طبلاوى مىگوید:((من به عنوان یک قارى ناشناخته و کوچک شروع کردم همانند هر قارى دیگر که از میان سنگلاخها و امواج زندگى که همچون سیلى بر گونه او نواخته مى شود راه خود را مى گیرد و مى رود بنابر این در مناسبت هاى سال و یا مناسبات دیگر تلاوت مىکردم، این تلاوتها همه در ابتداى زندگى قرآنى ام یعنى در دوران قبل از بلوغ و سن 15 سالگى بود من به آنچه خداوند روزى ام مىفرمود راضى بودم که افزون بر 3 جنیهه نمى شد و هنگامى که 5 جنیهه نصیبم مى شد خیال مى کردم به عظمتى بالا دست یافته ام .